عطر نرگس
سلام مولای غریبم. می خوام این روبدونی که نبودنت ندیدنت هرگز بهونه نمی شه برای ازیادبردنت. ازدیشب کمی بی حالم دلم نمی خواهد تنهاباشم دلم می خوادیک کارجدیدبکنم هرروزکارهای همیشگی؟نه....نمی خواهم اقاجون خیلی سخته که بخواهی کسی رو زور بکنی که باهاش حرف بزنی و دردودل کنی. می دونید اصلا نمی خواهم شماراهم مجبوربکنم که به حرفام گوش بکنید ......اما..... امااقا درحال حاضرکسی را به جز شماندارم که به حرفام گوش بکنه .اقاجونم من گاهی اوقات دوست دارم تنهای تنها باشم اما انگار برعکس می شه و همه دورم جمع می شوند ووقتی تنها می شوم هیچ کس پیشم نمی اید اقاجون در تنهاییم فکر هایی توی سرم میاد که دوستشون ندارم .کاش می تونستی جوابم رابدی وراه چاره ای برایم پیداکنی .اقاجونم دوستت دارم هایم کنارمه ومونسمه شماهستید . یامهدی ادرکنی دوباره باکوله باری از غم پیشتان امده ام .امانمی خواهم شماراباغم هایم ناراحت کنم. اقاجونم بیشتردلم برات تنگ شده بوداقاجونم جرانمی ایی اقاجون کاشکی می توانستی باهام حرف بزنی شایدکمتربرای امدنت لحظه شماری می کردم . اما نه ازکجامعلوم شاید بی تابی ام بیشترمی شد.خوب یک دفعه ای بیا اینطوری هم غافلگیرمی شوم و هم خوشحال. البته اقاجون گفته باشم اگه زیاد هیجان زده بشوم صددرصدسکته کرده و دم اخر ی به سرای باقی منتقل می شوم . انوقت باید انجاتاقیامت انتظاربکشم وبعدازاینکه قیامت شد بنده یک راست به جهنم منتقل می شوم وانجاهم که جایی برای انتظارکشیدن ندارد .فقط اگردلتان برای این عاشق جهنمی سوخت بی زحمت به جهنم امده و شفاعت من را بکنید.اگرهم که دلتان نسوخت که بعید می دانم بازهم اشکالی ندارد دراتش می سوزم و حسرت دیدارشمارا می کشم. به امیدامدنت یامهدی (عج) اگرمیتوانستم اوراببینم وبااو صحبت کنم دیگرهیچ ارزویی نداشتم. اخر بادیدن او تمام ارزو هایم براورده می شد.اوچندماه است که ذهن مرا بیشتر از همیشه مشغول خود کرده است. هرچه فکر می کنم میبینم که این ارزویم را خیلی دوست دارم. هرشب برای رسیدن به این ارزو لحظه شماری می کنم شب ها با یادش به رختخواب میروم وروزهاراباسلامی به او اغازمی کنم. چقدرخوب است که ادم بتواند باارزویش حرف بزندواوسکوت کندو فقط گوش کند. وقتی کار اشتباهی ازمن سرمیزنه که او را ناراحت می کنه سکوتش فرق می کنه وقتی اینطوری می شه دلم می خواد سرم داد بزنه ولی این سکوتش را نکنه. البته او خیلی با گذشته معمولا من رو می بخشه اگر اشتباه بزرگی کرده باشم اینطوری سکوت می کنه . می دونیدگاهی ارزو میکنم همه مثل او باشند اما می دانم که ای از همان ارزو هایی است که براورده شدنش یک رویایست.... اما می دانم که ظهوراو رویا نیست. یامهدی(عج)به امید ظهورش سلام ارامبخش دل من بعدازخدا.نمی دانم چطوری شدنصفه شبی دلم هواتوکردش شایددلیلش تنهایی ام بودتوکه همیشه تنهایی های مراپرمی کردی چه اشکالی داره این هم روش .می خواستم بگم اقاجون این همه سکوت کافی نیست.میگم شما از تنهایی خسته نشدید یا شایدشلوغی رادوست ندارید می دونیداگر ظهورکنیدچقدردوست و عاشق پیشه خواهید داشت.همین جوریش یه عالمه خاطرخواه داریدشایدهم می خوای برای ما نازکنی عیبی نداره اقاجون شما هرچقدر ناز کنیدبهتون میادونازتون خریدار داره.اقاجون نمیگم که نوازشم کنی می دونم لیاقت ندارم .گفتم فقط توی خوابم بیاوبهم بگو که دوستم داری چهرت هم اگرندیدم مهم نیست چون سال هاست که به ندیدنش عادت کردم.نکنه لیاقت دوست داشتن راهم ندارم. همیشه وقتی بچه بودیم می نوشتیم ان مرد در زیر باران امد اما حال تا انمردنیایدباران هم نمی بارد بازهم جمعه شد دل من شاد شد سلام عزیزفاطمه نمی دونی الان چه حال خوبی دارم بلاخره فهمیدم بزرگترین دلتنگی چیه
بیشترازهمیشه چون حالامی فهمم که تنهاکسی که همیشه پیشمه و درهنگام تنهایی
سلام اقای خوبم
بزرگترین دلتنگی این است که حضور یکی را احساس کنی اما کنارش نباشی الان که دارم باهات حرف میزنم احساسی دارم که نمی توانم برایت بگویم یه حس عجیبیه میدونی یک جورهایی به امدنت امیدوار شدم .نمی دونم چرا انقدربی تابت شدم می شه وقتی اومدی اول بیایی خونه ی ما یا ادرس بده من بیام پیش شما . باشه اقا امروز هم گذشت اما تو نیامدی بازهم منتظرت می نشینم .خدانگهدار
| Design By : Pichak |
