سفارش تبلیغ
صبا ویژن


عطر نرگس

 تابه حال انتظار کشیده اید؟

انتظار برای دیدن کسی که دوستش دارید،

حال فکرکنیدکه او را دیرتر خواهید دید...عجب غمی دردلتان می نشیند...

لحظاتی را که با اوگذرانده بوده اید را به خاطر میآورید ولبخندی برلبهایتان

می نشیند....گوش به زنگ هستید...باهرصدایی برمی گردید که شاید آن صدا،صدای یار باشد....باخود فکرمی کنید که اگه اورا دیدیدچگونه رفتارمی کنید؟ چه چیزی می گویید که برایش خوشایندباشد؟

کسی که عاشق آقاست منتظره،بابه صدادرآمدن درازجا می پره...

ازهر مکانی که می گذره گوش می کنه تا بفهمه آقاش کی میاد....

هرروز لحظه ی دیدار را تصور می کنه...اشک توی چشمهاش جمع میشه

دلش برای جمکران پرمی زنه دلش می خواد ببینتش.....همش باهاش حرف میزنه......

کی میگه انتظار سخته؟انتظار خیلی هم شیرینه هرچی طولانی تر بشه لحظه ی دیدارزیباتر میشه

فراموش نکنیدکه شوق فراق بیشتر از وصال است.... 


نوشته شده در سه شنبه 91/4/20ساعت 1:20 صبح توسط منتظر مهدی(عج) نظرات ( ) |

سلام بر شعبان ومولودش....مؤدب

ازماه پیش در این فکرهستم که چه هدیه ای برایت آماده کنم،اما افسوس که هیچ چیزی را که لایق شما باشد نمی یابم....

قلبم را؟

عشق را؟

وفاداری؟

ایمان و دینم؟؟

زندگی ام؟

خود همه را داری پس چه آورم؟

می خواهم ازهمه ی هدایایی که می گیری مال من زیباتر از همه باشد...اما.....چه آورم؟

می دانم که این اسباب بازی های دنیوی را دوست نداری؟پس چه آورم که برای اهل آسمان مهم باشد؟؟؟؟

نمی دانم ....نمی دانم چه آورم....یه سبدگل؟ توکه خودگلستانی،یه دنیا عشق؟توکه سرشاری از عشق ومحبت،پس چه آورم؟؟؟

شاید 40روز خواندن دعای عهد زیباتر باشد....


نوشته شده در پنج شنبه 91/4/8ساعت 4:9 عصر توسط منتظر مهدی(عج) نظرات ( ) |

 دیشب آسمان دل گیربود...خواست گریه کند اما نسیم صورتش رانوازش کردودلداریش داد...باموسیقی باد من وآسمان دل به دریا سپردیم

وچشم به طلوع زیبای خورشید دوختیم...خورشیدباچشمهایی خواب آلود از پشت کوه های سربه فلک کشیده بیرون آمد....

خواستم سکوتم را با آسمان شب بشکنم و چیزی بگویم اماخبری از دل اندوهگین شب نبود... آسمان باخورشید تزیین شده بود.

پرندگان بالهایشان راباز کرده بودند تا درآسمان اوج بگیرند...همه بیدارشده بودند :درختان با تکان دادن شاخه هایشان خستگی

یک شب طولانی را ازتن به درمی کردند...و آب رودخانه ها با نوازش باد جریان  می گرفتند....

دراین هنگام به این فکربودم که آسمان شب چقدر تنها و غریب است...آیا داشتن یک ماه پرنور ومهربان می تواندخوشحالش کند؟

خورشیدخوابالو،دوباره می ره که بخوابه...حالا آسمون دوباره برام یه سبد ستاره میاره...باخودگفتم دل غمگین شب وشادکنم،

پس گفتم: ای آسمان شب،توکسی رانداری که شبها همدمت باشد؟؟؟

آهی کشید وچنان رعدوبرقی زدکه ازجا پریدم...گفت:چه کسی طاقت این دل سیاه مرا دارد؟؟؟ مهتاب خانم بعضی شبها می نشست کنار

ستاره ها ...ازآدمهای روی زمین گرفته تا موجودات فضایی وساکنین سیارات دیگه براشون قصه می گفت.

تااینکه یک شب سردوغمگین دیگه مهتاب خانم به آسمون دل من سری نزد....ستاره ها ی من همه خاموش شدند دیگر کسی حرفی نزد.

سری ازروی تأسف تکان داده و گفتم:واقعا متأسفم.ولی نگران نباش من ما هی را می شناسم که، با درد تنهایی و غربت آشناست

بدان که هیچ وقت تنهایت نمی گذارد....پرنورتراز خورشیدومهربان ترازآن مهتاب خانمی است که برایم گفتی..

دل من ازتو سیاه تر بود ولی با آمدنش فضای قلب خسته ام را روشن کرد....اوخواهد آمد،مهدی(عج) را می گویم...برای آمدنش دعا کنید

 

که اوخواهد آمدوآسمان شب دیگر تنها نخواهد ماند....گل تقدیم شما


نوشته شده در پنج شنبه 91/3/25ساعت 4:25 عصر توسط منتظر مهدی(عج) نظرات ( ) |

سلام به مهربانترینم

وقتی شما نیستی یه جای خیلی بزرگی درقلبم خالیه....همه در قلبم میان و میمونند ولی شما میایید و می روید...آخه رسمشه؟؟

می دونم قلبم خیلی کوچیکه وجای بزرگوارانی چون شما در آن نیست ولی اگربیایید همه را بیرون می کنم...تاپیشم بمونید....

آقا بندبندوجودم نامت را صدامیزند...دوباره بهونه می گیرد...یه مدت به دوری ات عادت کرده بود اماحالا .....

آقا دنیارا بدون شما نمی خواهم...اگرنیای منم می رم ...می رم تا به مادرتون گله کنم..ازدلتنگی هام براش می گم بهش می گم

جوابم و نمیدی،می گم که از دلم دوری می کنی ،بهش می گم: آقام من و دوست نداره بهش می گم آقا باهمه ی مهربونیش دل من و

شکسته...حالا اومدم پیش شما تا ببینم حکم زخمی کردن یه دل  چیه؟؟؟ دل کوچیک من طاقت ندیدن روی ماهت رو نداره اگه صدام و

می شنوی،یا اگه این نوشته رو می خونی،سریع خودتون رو به قلبم برسونید...

اورژانسیه....داره می میره......قلبم داره ازدست میره...آقااااااااااااااااااااااااااا

یا ابا صالح المهدی(عج)


نوشته شده در سه شنبه 91/2/26ساعت 5:20 عصر توسط منتظر مهدی(عج) نظرات ( ) |

همچون خورشیدی که در پس ابرها نورافشانی می کنی.

ونوروجودت مارا از زندگی سیراب می کند.

همچون ابرهاپربرکتی وبرهوای دل های بیمار می باری،

باامدنت رویا های کودک گرسنه به حقیقت می پیوندد.

باامدنت استخوان های به زیر چکمه ی ظلم خردشده جان می گیردوفریاد های درگلو خفه شده رسا می گرددوتمام کائنات می فهمند

که وارث زمین همیشه مستضعفان اند.

تو می ایی ودست نوازش برسر انسانیت فراموش شده  می کشی و قدم هایت گلهای ازادی را بشارت  می دهد.

اقاومولای ما،روز زیبای پیروزی حق بر باطل مبارک باد

ما در این روز است که مطمئن می شویم توخواهی امد،شایدزودترازانچه ما فکر می کنیم.

همچون عیسی(ع)پسرمریم همه راشگفت زده خواهی کرد.

 

مبارک باد برتوومبارک باد برهمگان...به خصوص مادرمنتظرت حضرت زهرا(س)


نوشته شده در شنبه 89/11/23ساعت 3:56 عصر توسط منتظر مهدی(عج) نظرات ( ) |

<      1   2   3   4      >

Design By : Pichak